من وقت را هدر دادم و اکنون اوست که مرا هدر میدهد.ویلیام شکسپیر
دوستی نعمت گرانبهائی است ،خوشبختی رادوبرابر می کندوبه بدبختی تخفیف میدهد.
از بزرگی نترس؛ بعضی بزرگ زاده میشوند، برخی بزرگی را به دست میآورند و بعضی بزرگی را به دامانشان میاندازند.
آه که دروغ چه چهره زیبایی دارد.
به لبهایت خوار و خفیف کردن نیاموز که برای بوسیدن آفریده شده اند.
خدا به تو یک صورت داده است و تو از آن صورت دیگری ساخته ای.
صورت شما كتابیست كه مردم می توانند از آن چیز های عجیب بخوانند.
به عمقت برو، در بزن و بپرس قلبت چه میداند.
با خنده و شادی، بگذار چین و چروکهای پیری از راه برسند.
چقدر بدبختند آنان که صبر و شکیبایی ندارند؛ مگر نه آن است که زخم ذره ذره التیام مییابد.
ترسو قبل از مرگش بارها میمیرد؛ دلیر فقط یک بار طعم آن را میچشد.
عجیب است که گوش بشر در مقابل نصیحت کر شود ولی نسبت به چاپلوسی شنوا .
وطن آدمی را در هیچ نقشه جغرافیای نشانی نمی توان یافت، وطن آدمی در قلب همه کسانی است که دوستش دارند!
چرخ فلک، قایقهایی را به حرکت در میآورد که پارو آنها را به حرکت درنیاورده است.
زندگی داستانی است که یک ابله تعریف میکند؛ پر از غوغا و هیاهو اما نامفهوم.
زندگی کمدی است برای کسی که فکر می کند و تراژدی است برای کسی که احساس می کند.
اگر غبطه خوردن به عزت و شرافت گناه است پس من مجرمترین روح زمینم.
چیزی نداشته باشی؛ چیزی برای از دست دادن نداری.
ظن و گمان همیشه در کمین ذهن گناه آلود است.
جهنم خالی است چون همه دیوها اینجا هستند.
مگر پرتو شمع تا کجا میرسد؛ مرگ خوب هم در این دنیای حرف نشنو همین قدر میدرخشد.
اگر توانستی با نگاه به بذرهای زمان بگویی کدام جوانه میزند و کدام نمیزند، بعد با من حرف بزن. ویلیام شکسپیر
[ <-CategoryName-> ]
+ نوشته شده در ساعت 19:51 توسط Aref